۱. مقاومت
انجمن روانشناسی آمریکا (APA) مقاومت را اینگونه تعریف کرده است: “به طور کلی، هر اقدامی در مخالفت، سرپیچی، یا مقاومت در برابر چیزی یا کسی.” مقاومت در نظریه روانکاوی به عنوان مکانیزم دفاعی طبقه بندی می شود.
وقتی چیزی را تشخیص می دهید که واقعاً دوست دارید یا عمیقاً به آن نیاز دارید، به طور خودکار آن را با تحققش به عنوان درماندگی مرتبط می کنید. مقاومت حالتی است از درک اینکه به چیزی نیاز دارید و پس از آن به طور ناخودآگاه، خود را از لذت کامل یا مواجهه با آن دور نگه دارید.
تعارض درونی، در اصل، فقط عدم تطابق خواسته ها و نیازهای شماست. مقاومت نقش مهمی در آن دارد. شما را از انجام کارهایی که واقعاً می خواهید انجام دهید، بدون شناسایی دلایل پنهانش، باز می دارد.
در حالی که دلایل می تواند بسیار باشد مانند تصورات از پیش تعیین شده، ترس های عمیق، یا حتی باورهای منفی عمیق در ذهن ، همه آنها تنها زمانی بر ذهن تأثیر می گذارند که با مقاومت ترکیب شود.
۲. دلبستگی
انسانها موجودات اجتماعی هستند. آنها در طول عمرشان به چیزهای مختلفی مانند باورهای ریشهدار، ایمان، عزیزان و ایدئولوژیهایی در مورد خود و دیگران دلبستگی پیدا میکنند که منجر به انواع مختلفِ کشمکشهای روانی میشود.
تعارض ها در درجه اول از ما می خواهند که انتخاب کنیم: چیزی وجود دارد که به آن نیاز داریم یا می خواهیم انجام دهیم، اما پس از آن یک دلبستگی عمیق تر و تثبیت شده دیگر وجود دارد که مانع ما از انجامش می شود.
این دلبستگی مانند پناهگاه امن است که در آن سوی همه چیز با وجود درست بودن، ترسناک به نظر می رسد. ما به عنوان انسان از تغییر می ترسیم و در برابر هر چیزی که با این دلبستگی همسو نباشد، مقاومت می کنیم.
۳. فقدان چشم انداز
آینده شما برای شما چگونه است؟ اهداف بلند مدت شما چیست؟ اگر هنوز پاسخی برای این سؤالات ندارید، واقعاً باید روی آنها کار کنید.
در غیاب یک طرح کلی از اهداف بلند مدت زندگی، احتمال گم شدن و پاره شدن در راه بیشتر است. اهداف به عنوان یک محرک انگیزشی برای عملکرد بهتر ما عمل می کنند و بنابراین از هرگونه تأثیر خارجی در ذهن جلوگیری می کنند.
با این حال، برای برخی از افراد، وضوح چشم انداز، یکی دیگر از دلایل تعارض درونی است. این به این دلیل که افکار و ایده های مختلف مدام در راه هستند و ثابت قدم ماندن بر یک تصمیم، دشوار می شود.
ما برای یادآوری به خود شکست می خوریم که اجازه داریم چیزهای مختلفی در زندگی داشته باشیم، بخواهیم یا نیاز داریم!
“چشم انداز، بدون عمل فقط یک رویا است. عمل بدون چشم انداز فقط اتلاف زمان است. بینش با عمل می تواند دنیا را تغییر دهد.»
۴. عدم دقت یا عدم تصمیم گیری
نداشتن آگاهی یک فرد درباره ارزشها، اولویتها و آنچه واقعاً برای خود در زمان حال نیاز دارد، میتواند در نهایت منجر به کشمکش روانی شود.
برعکس، فردی که شفافیت بیشتری در افکار دارد، اعتماد به نفس و تمایل لازم را به شما خواهد داد. آنها را قادر می سازد تا بدون زحمت از کشمکش های درونی فرار کنند زیرا ذهن آنها در یک ماموریت است.
برای داشتن وضوح در زندگی مستلزم ساعت ها خود-تاملی و شجاعت صداقت با خود است. شروع به حس کردن وجود خودتان را در مورد اهداف زندگی بلندهمت می کند و شما را در دستیابی به آنها کمک می کند.
۵. ناآگاهی
فردی که از «خود» آگاه نیست، نسبت به افرادی که زندگی آگاهانه را دنبال می کنند، بیشتر با درگیری های درونی دست و پنجه نرم می کند.
وقتی نمیتوانید بین خود ایدهآل و واقعی تفاوتی قائل بود، ذهن در یک حالت سردرگمی دائمی قرار میگیرد و در نتیجه باعث درگیریهای درونی میشود. حتی قبل از درک خواستهها، نیازها، دوستداشتنها، دوست نداشتنهای خود، باید عمیقتر در خود نگاه کنید و دریابید که ذاتاً از چه چیزی ساخته شدهاید.
اگرچه شخصیت پویا و دائماً در حال تغییر است، هنگامی که واقعیت را بدانید، در مورد مسیر آینده شفافیت بهتری خواهید داشت.
اینها پنج علت اصلی بود که منجر به تعارض های درونی در ذهن می شود.
فردی که از تعارض درونی رنج می برد چگونه رفتار می کند؟
- تأثیرپذیر: نظرات دیگران را ارزشمندتر از نظرات خود می بیند.
- خود-تردیدی: اعتماد به نفس و انگیزه برای دستیابی به اهداف عالی در زندگی ندارد.
- بلاتصمیم: رسیدن به یک نتیجه برایش مشکل است.
- ناامنی: به توانایی های خود شک دارند و در دام بیزاری از خود گرفتار شده اند.
- گیرافتادگی: دور شدن از روابط ناکارآمد برایش دشوار است
- حساس: حتی با کوچکترین سختی، بسیار وحشت زده شوید.
- بی ثبات: عدم ثبات و از دست دادن مسیر در مواجهه با چالش ها.
- وابسته: به دلیل عدم باور به خود به دیگران متکی است.
- آسیب پذیر: اغلب نوسانات خلقی شدید را تجربه می کند.
- عدم اطمینان: در مورد خواسته ها یا آرزوهایش در زندگی بسیار نامطمئن هستند.
- ناآگاهی: احساس تعارض را نادیده می گیرد، بنابراین ناخودآگاه از تصمیم گیری فرار می کند
- عدم تمرکز: برای جلوگیری از تعارض ذهن را به سمت مسائل کمتر مهم تر منحرف می کند.
توجه داشته باشید
لزومی ندارد که همه الگوهای رفتاری در افرادی که در درون خود احساس تعارض دارند مشهود باشد. واکنش هر کس به این کشمکش ها متفاوت است. این به هیچ وجه شدت نزاع را مشخص نمی کند.
قبل از اینکه به جلو برویم، اجازه دهید ابتدا شما را با چهار واقعیت در مورد تعارض درونی آشنا کنم که اغلب نادیده گرفته می شوند،
چهار واقعیت در مورد تعارض درونی
۱. تعارض درونی اجتناب ناپذیر است
نحوه عملکرد و درک انسان از محیط اطرافش، باعث تعارض می شود. وقتی چندین خواسته دارید اما به دلیل محدودیت های پولی، عاطفی، جسمی یا سایر محدودیت ها فقط می توانید یک نیاز را برآورده کنید، انتخاب شما مطمئناً باعث تعارض خواهد شد.
به همین دلیل است که بسیاری از اوقات، تعارض و وجودش در زندگی روزانه مورد توجه قرار نمی گیرد.
۲. ذهن را نابود می کند
با بروز تعارض های درونی در موقعیت های مختلف در طول زندگی ما، ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که حل نشده باقی بماند.
شناخته شده است که تعارض درونیِ حل نشده تأثیر منفی بر ذهن و روح می گذارد و منجر به استرس، اضطراب، وحشت و بی خوابی می گردد.
راه حل در غهم شدت تعارض، معنای وجود آن و روش حل آن است.
۳. تعارض درونی از باور ناشی می شود
همانطور که بزرگ می شویم و با رویدادهای مختلف روبرو می شویم، سیستم اعتقادی ما نیز توسعه می یابد. باورهای مثبت و منفی هر دو از تجربه هایمان سرچشمه می گیرند که ریشه تعارض در ذهن ماست.
وقتی این ریشه رشد میکند، همیشه با درخت زندگی همسو نمیشود و تناقض ایجاد میکند.
۴. هدایت تصمیمات ناخودآگاه
انسان ها در زندگی روزمره بیشتر تصمیمات خود را ناخودآگاه می گیرند. روزانه حدود ۱۰۰۰۰ تصمیم بدون آگاهی کامل از عواقب آن گرفته می شود.
معمولاً با هدایت نیازها و باورها، فقط پس از تصمیم گیری، در مورد آن آگاه می شوید.
تمام آنچه گفته شد و انجام شد، سوال اصلی هنوز بی پاسخ مانده است، و آن…
چگونه تعارض های درونی را حل کنیم؟
زمانی که تعارضهای درونی به وجود می آیند، باید تلاش کنیم تا کشمکش روانی را حل کنیم. غالباً جنگ درون می تواند آسیب بیشتری نسبت به نبرد بیرونی ایجاد کند.
بیشتر تعارضها به طور طبیعی حل می شود اگر افکارتان را از نیروی کنترل خالی کنید – بعداً در مورد آن بیشتر خواهیم گفت.
جدای از آن، در اینجا چندین نکته وجود دارد که می تواند به شما در یافتن وضوح بیشتر کمک کند و در رسیدن به آرامش دلخواه کمک کند.
- فهم شهود خود
صدایی که در درون قلب شما قرار دارد، که اغلب به عنوان شهود یا درون شناخته می شود، واضح و قوی و در عین حال ظریف است.
از طرف دیگر، صدای گریه های ترسناک ما بلند و هیجانی است. هنگامی که بدانید چگونه این صداها را از هم تمیز دهید، می توانید از سردرگمی مداوم در ذهن خود خلاص شوید.
- یاد بگیرید که قلب و سر خود را در یک راستا قرار دهید
وقتی آنچه قلب و ذهن ما می گویند در یک راستا هستند، هماهنگی و آرامش ایجاد
می کنیم که در نهایت ما را به سمت تصمیم گیریهای آینده راهنمایی می کند. هرگز با قلب دلواپس یا ذهن آشفته تصمیم نگیرید.
۳. جوانب مزایا و معایب را تجزیه و تحلیل کنید
یک تکنیک بسیار قدیمی برای دستیابی به وضوح وجود دارد، اما همچنان مانند جادو عمل می کند. وقتی در تلاش برای رسیدن به نتیجه ای هستید، بر روی کاغذ تمام جوانب مثبت و منفی آن را ثبت کنید.
اکنون نگاهی دقیق بیندازید، به این ترتیب شما همچنین خواهید فهمید که چه چیزی در خطر و چه چیزی برای پاداش است.
۴. اولویت بندی کنید
نیازها و خواسته های خود را شناسایی کنید و اکنون آنها را به ترتیب اولویت با ۱ بالاترین، رتبه بندی کنید. زمانی که ذهن به صراحت بداند چه چیزی را بیشتر می خواهد، جایی برای تعارضهای درونی نخواهد بود. همچنین تصویر واضحی از آنچه که حاضرید برای آن قربانی کنید، ارائه می دهد.
۵. باورهای گمراه کننده را کنار بگذارید
لازم است باورهایی که رشد یا آرامش ذهنی را در مسیر زندگی محدود می سازند، به جای اینکه تا انتها حمل کنیم، کنار گذاشته شوند. ابتدا باورهای مضر را شناسایی کنید و سپس در مورد اینکه چرا به آن باور پایبند هستید، کار کنید.
هنگامی که علت را شناختید، قادر خواهید بود به وضوح علت اصلی درگیری را در ذهن خود ببینید و مسیر آینده خود را بر اساس آن تعیین کنید.
۶. با خود و دیگران صادق باشید
مطمئناً صداقت پیکج مشکلات خودش را به همراه میآورد، اما توازن نیز به همراه دارد. هرگز برای حفظ آرامش از اعتراف به واقعیت نترسید. گاهی اوقات مواجهه با بزرگترین ترس به ما وضوح و اطمینان در پیمودن مسیر زندگی را می دهد.
۷. “کمتر از دو اشتباه” را انتخاب کنید
اگر در موقعیتی گرفتار شدید که باید نسبت به کسی اشتباه کنید، آن عملی را انتخاب کنید که آسیب کمتری به شما و دیگران وارد کند.
۸. آینده نگر باشید
خود را در موقعیت هایی تصور کنید که در ذهن شما گیج کننده است. هر جا که خود را شادترین دیدید که از گذشته پشیمان نیستید، این بهترین گزینه است.
۹. مقاومت را پیدا کنید
لازم است درون نگری کنید و تشخیص دهید که چه افکار یا باورهایی مانع جریان زندگیتان می شوند. هنگامی که به درستی شناسایی کردید، ذهن خود را برای رفع مانع، آموزش دهید. به یاد داشته باشید، آرزوها و احساسات خطرناک ترین رقیب ذهنتان هستند.
۱۰. عشق را به نفرت انتخاب کنید
اگر هر زمان با دوراهی هایی مواجه شدید که در یک طرف نفرت وجود دارد و طرف دیگر عشق، عشق را انتخاب کنید. عشق نه تنها به شما آرامش می دهد، بلکه به شما قدرت
می دهد تا به طور مثبت با موقعیت ها کنار بیایید.
۱۱. مسائل عمیق حل نشده را شناسایی کنید
هنگامی که برخی از مشکلات اساسی مانند ترومای دوران کودکی، شرم حل نشده، احساس گناه، یا خود-پنداره منفی وجود دارد، اغلب افراد ممکن است احساس تعارض داشته باشند.
شناسایی صحیح و رسیدگی بیشتر به موضوع می تواند مشکل عدم تصمیم گیری را حل کند. یک درمانگر می تواند به شما در این باره کمک کند.
۱۲. استرس را از بین ببرید
یک ذهن پر استرس همیشه در تصمیم گیری گیج می شود زیرا قدرت ارزیابی درست و غلط را از دست می دهد. ابتدا ذهن خود را با نفس های آهسته و عمیق آرام کنید و سپس تعارض درونی خود را حل کنید.
۱۳. بگذارید جریان پیدا کند
گاهی اوقات در زندگی بهترین راه هیچ راهی نیست. بگذار زندگی همانطور که جریان دارد تصمیمات خودش را بگیرد. در تعارض شرکت نکنید و به زودی کاهش می یابد و از بین
می رود.
اگر اینها تاثیر نداشت
متخصصان می گویند که درمان تعارضات درونی مضرِ فرد یک فرآیند است و کار یک شبه نیست. از آنجایی که بسیاری از تعارضات درونی ناخودآگاه هستند فهم، و حل و فصل آنها به تنهایی دشوار و زمان بر است، از یک متخصص روان کمک بگیرید.
منبع:https://thepleasantmind.com
در صورت تمایل صفحه اینستاگرام مرا با آدرس زیر دنبال کنید:
https://www.instagram.com/zahra__dadash