گرفتار شدن در عشق افراد خودشیفته، وسوسه انگیزتر از آنچه که مردم فکر می کنند، است. افراد به دلایل زیادی گرفتار در عشق خودشیفته ها می شوند. برخی از آنها مجبورند با شخصی که از اختلال شخصیت خودشیفتگی رنج می برد، باشند، در حالیکه دلیل دیگر، احساس « برگزیده شدن»، است. البته ، هر شخص با این اختلال یک فردیست با موضوعات و ویژگی های خوش نما و گیرا. با این وجود، عدم ثبات شی در همه آنها مشترک است. بدین معنا که وقتی که از شخصی ناراحت میشوند در حفظ پیوند عاطفی مثبت با آن شخص ناتوان می گردند، .همدلی هیجانی خیلی کم نسبت به دیگران دارند و خود تنظیمی بی نهایت دشوارِ خُلقشان از خصوصیات آنهاست. احترام به خویشتن پایین، رفتارهای واکنشی بر مبنای تجربه هیجانی تحریف شده از دنیا، از دیگر ویژگیهای آنان است
برخی خودشیفته ها خصوصیات حیرت انگیزی دارند.
بسیاری از خودشیفته ها خصوصیات شگفت آوری دارند که ممکن است مواردی مانند این را دربرگیرد: قدرت، هوش، ظاهر خوب، حس خوبی از شوخ طبعی، سرزندگی، سرگرمی، اعتبار و دیگر کیفیتهای جذاب. البته هستند خودشیفته هایی که هیچیک از این خصوصیات ندارند، اما افراد غالباً متعجب می شوند که چقدر آسان در دام عشق یک خودشیفته در هر صورتی گرفتار می شوند
زخم تکرار شونده نا خودآگاه
. وقتی افراد بوسیله والدین خودشیفته بزرگ می شونذ، آنها الگوهای آشنا ی دوران کودکیشان را با انتخاب ناهشیارانه تکرار می کنند. غالباً شخصی راشامل می شود که با وجود پیچ های هیجانیِ دردناکِ رابطه سعی می کند پذیرش، عشق، توجه و مراقبت خودشیفته را بدست آورد، می توان تصور کرد شخصی را که بطور ناخودآگاه این چرخه ی آشنا را تکرار می کند، به دلیل آنکه بطور ناهشیار سعی می کند احساسات مثبتی را که به قدر کافی به عنوان یک کودک نگرفته است، بالاخره بگیرد. البته او معمولاً پیامدی را دریافت می کند که میل شدید به آن داشته است، یعنی غالباً آنها رابطه را با احساس دوباره زخمی شدن پایان می دهند
خودشیفته ها می توانند سرمست کننده باشند.
هر خودشیفته ای جذاب نیست، اما آنهایی که هستند، حقیقتاً سرمست کننده اند. بهترین حالتشان، وقتیست که یک خودشیفته “شما را انتخاب می کند” خیلی ها احساس ویژه بودن، خواستنی بودن، برگزیدگی، را تجربه می کنند. این مرحله زمانیست که به شما به عنوان یک فرد بی نقص می نگرند و به دنبال شما هستند.بعید است شخصی بتواند تصور کند که با چه سرعتی این احساسات می تواند تغییر کند، و احتمالاً آن زمانیست که فرد خودشیفته دیگر او را درخشان نمی بیند. حول و حوش همین وقتهاست که بسیاری در عشق اند و گرفتار در رابطه، که شکستن آن می تواند بسیار سخت و دردناک باشد
همه خودشیفته ها شبیه به هم خلق نمی شوند.
.. دامنه وسیعی ازکارکرد هیجانی در بین افرادی که از اختلال شخصیت خودشیفته رنج می برند، وجود دارد. هستند خودشیفته هایی که وقتی آنان عصبانیند، سرد می شوند اما یاد گرفته اند چیزهای بدی را که ممکن است وسوسه می شوند در عصبانیت بگویند، فیلتر کنند. از سوی دیگر، خودشیفته های بی نهایت زهرآگینی هستند که می توانند در لحظات تغییرات خلقی، ظالم، دیگرآزار و خیلی بد و ناخوشایند باشند. یک خودشیفته با عملکرد بالا برای داشتن روابط سالمتر تواناترست از خودشیفته هایی با عملکرد پایین و دیگرآزارند.
برای دلایل یکسان، افراد می توانند گرفتار عشق هر فرد شوند.
افراد گرفتار خودشیفته ها می شوند به همان شیوه ای که در عشق هر فرد دیگری می افتند. آنها ملاقات می کنند، مجذوب آنها می شوند، شخص خصوصیاتی دارد که آنها دوست دارند، و احساس اتصال به آن شخص می کنند. البته، این بدان معنا نیست که شخصی با اختلال شخصیت خودشیفته بالا و پایین های رابطه را اداره خواهد کرد، اما افراد در ابتدا، این را متوجه نمی شوند. حتی وقتی به افراد پرچم های قرمز نشان داده می شود که آنها ممکن است گرفتار فردی با اختلال شخصیت خودشیفته شده باشند، بیشتر مردم این علائم را نادیده می گیرند، و بر جنبه هایی از روابط تمرکز می کنند که دوست دارند، احساس امیدواری کنند که هنوز خوب خواهد بود،بهتر خواهد شد، یا تا اندازه ای به قدر کافی عشق می ورزند/ آنها را تغییر می دهند/ یا “ارزش دارد” شخص تغییر می کند. در حالیکه این آرزوها مشترک است، برخی ها می رسند به این فهم که آنها نمی توانند شخص را تغییر دهند، نوسانات خُلقی شان را اداره کنند، یا بطور باور نکردنی مضر می بینند وقتی که شخص با اختلال شخصیت خودشیفته دیگر با آنها مانند یک شیِ درخشانی که آنها در شروع رابطه بودند، رفتار نمی کند.