هیجان حالت ذهنیست که واکنشی به محرکهای درونی و بیرونیست. هیجانها پایدارتر از احساسات کوتاه (مانند ثانیه های زودگذر وحشت) است و شدیدا بر خُلق افراد اثر می گذارد. نوع شخصیت فرد می تواند بر اینکه چه هیجانی را تجربه کند، مؤثر است. برای مثال فردی با شخصیت مضطرب یا عصبی، با احتمال بیشتری هیجان ترس را تجربه می کند.
شاخص های هیجان
در حالی که هیجانها حالت ذهنی شخص را منعکس می کند، هیجانها می تواند بر رفتار و فیزیولوژی شخص نیز اثر بگذارد. واکنشهای هیجانی، می تواند شیمی و عملکرد بدن را تغییر دهد. برای مثال هیجان ترس ممکن است فشار خون را افزایش دهد و موجب ترشح آدرنالین گردد. برعکس، حالتهای بدنی می تواند بر هیجان اثر بگذارد. برای مثال،اِشکال در ترشح آدرنالین و جذب دوپامین و سرتونین می تواند به احساسات غم و اضطراب منجر شود.
همچنین هیجان به شدت بر رفتار اثر می گذارد، یک شخص ترسیده، محتمل تر است که پنهانکاری داشته باشد یا از ارتباطی دوری کند، در حالی که فرد خوشحال ممکن است در پی ارتباط با دیگران ، یا اهل صحبت کردن باشد.
هیجانها در رشد اخلاقی می تواند نقش بازی کند. خشم در پاسخ به خشونت فرد مقابل، کمک می کند،این باور به وجود آید که خشونت اشتباه است.
عمومیت هیجان
همه افراد هیجان را تجربه می کنند. برخی هیجانها در برخی فرهنگها شایع تر است، بر روی بعضی هیجانها در بعضی فرهنگها نام گذاشته شده و بر روی برخی نه. در فرهنگهای غربی، مردم تمایل دارند هیجانات مثبت را مانند شادی، به اوج خود برسانند، حال آنکه در بسیاری از فرهنگهای شرقی، مردم تلاش می کنند مابین هیجانهای مثبت و منفی باشند.
دانشمندان به طور کلی شش هیجان اصلی را که مردم در فرهنگهای گوناگون، تجربه می کنند، شناسایی کردند.۱-شادی ۲- ترس ۳- نفرت ۴- تعجب ۵-غم ۶-خشم. پژوهشهای بین فرهنگی نشان می دهد که اکثر مردم میتوانند در چهره شخص دیگر این هیجانها را تشخیص دهند، اما ممکن است دیگر هیجانها را به زحمت متوجه شوند. برای مثال تشخیص لبخند بر چهره شخص دیگر ذر فرهنگ دیگر آسان است اما، ممکن است شرم را نتوان تشخیص داد. برخی روانشناسان استدلال کرده اند، هیجانات پیچیده ای همچون شرم و احساس گناه، ترکیبی از شش هیجان اصلیست.