بسیاری افراد که اضطراب یا افسردگی را تجربه می کنند می دانند به خوبی نشانه های هر یک تعریف نمی شود. برای نمونه، آنها همپوشی می توانند داشته باشند. نشانه های مشترک اضطراب و افسردگی شامل مشکل تمرکز، موضوعات خواب، خستگی، و فقدان علاقه به فعالیتهایی که قبلاً لذت بخش بوده است.
همیشه آسان نیست بگوییم کدام وضعیت باعث نشانه ها می شود. در بسیاری موارد، جنبه هایی از اضطراب و افسردگی را تجربه می کنند. آنها ممکن است ندانند که آیا با اضطراب سر و کار داند یا با افسردگی، یا هر دو. یک دلیل برای این سردرگمی، توانایی هر وضعیت برای تقلید از دیگری است.
شناسایی یک علت اصلی نشانه ها همیشه ممکن یا ضروری نیست. اما دانستن علائم اصلی نشانه های شما می تواند به پیدا کردن بهترین رویکرد درمانی کمک کند. یک فهم عمیق تر از تجربه تان همچنین ممکن است به شما کمک کند تا احساس امید بیشتری برای جستجوی کمک کنید.
تفاوتهای کلیدی بین اضطراب و افسردگی
اضطراب احساس پایداری از نگرانیست. می تواند خودش رخ دهد یا حوادث یا عوامل معینی موجب آن شده باشد. علائم جسمانی اضطراب اغلب شامل کمی نفس و تنش عضلانی است. افرادی که با اضطراب سر و کار دارند گاهی حملات وحشت، تپش قلب، و سرگیجه را تجربه می کنند.
افسردگی غمگینی درازمدت یا از دست دادن علاقه به فعالیتهایی است که پیش از این لذت بخش بوده است. افسردگی با انرژی پایین، احساس ارزش پایین به خود، و گاهی افکار خودکشی توصیف می شود.
نشانه هایی که بین اضطراب و افسردگی مشترکند اغلب ریشه های متفاوتی دارند. برای مثال، اضطراب موجب می شود یک شخص انجام فعالیتی را متوقف کند یا از زمینه اجتماعی گوشه گیری نماید. این اغلب دلیلیست که چرا این چیزها موجب وحشت می شود. افسردگی هم می تواند باعث شود فرد به روشهای مشابهِ اضطراب منزوی گردد. در مورد افسردگی، گوشه گیری ممکن است مربوط به از دست دادن علاقه به فعالیت باشد.
خستگی و نبود انرژی نشانه های دیگرِی هستند که به افسردگی متصل است. اما اضطراب هم ممکن است باعث از دست دادن انرژی شود، که می تواند ناشی از حس خستگی باشد. این خستگی اغلب به دلیل الگوهای تفکر مضطربانه، تفکر وسواسی، یا اندیشناکی باشد. در مورد افسردگی، فقدان انرژی ممکن است به عنوان یک نشانه اولیه باشد.
هر دو وضعیت می تواند موجب انزوای اجتماعی یا تغییر در سطح فعالیت شود. این نشانه ها بطور وسیعی علل مختلف دارد. رویکردهای گوناگون ممکن است برای نشان دادن این علل ضروری باشد.
علائمی که ممکن است علت اضطراب باشد
اگر بیشتر این نشانه ها را شناسایی کردید، ممکن است اضطرب را تجربه می کنید.
سردی، عرق کردن، بی حسی، مور مور شدن دست یا پاها
کمی نفس
تپش قلب
افکار سریع
دهان خشک
تهوع
سرگیجه
تشخیصِ دارای اختلال اضطراب ویژه، همچنین ممکن است معنایِ این را دهد که اضطراب یک علت اساسی است. برای نمونه، فردی که حملات وحشت یا اضطراب اجتماعی را تجربه می کند با وجود این ممکن است نشانه های افسردگی داشته باشد. این رفتار می تواند احساسات ناامیدی و تنهایی را موجب شود، که ممکن است افسردگی را تقلید کند.
اضطراب ممکن است به احتمال بیشتری ایجاد شود اگر:
شما تاریخچه خانوادگی اضطراب داشته باشید
به عنوان یک کودک خجالت را تجربه کرده باشید
این نشانه ها را از سن پایین تجربه نموده اید.
افراد دارای تشخیص افسردگی ممکن است احساسات اضطراب را حس کنند. واژه “درماندگی مضطربانه” توصیفی است برای احساسات تنش، ناراحتی، و مشکل تمرکز. حسِ ناامیدی که همراه افسردگی می آید، ممکن است باعث نگرانی درباره آینده شود. آنهایی که افسردگی و درماندگی مضطربانه را تجربه می کنند ، ممکن است در معرض خطر بالایِ افکار خودکشی قرار داشته باشند. مهم است درمان را در این موارد پیگیری کنید.
علائمی که افسردگی ممکن است علت باشد
افسردگی در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، به اختلال افسردگی عمده دسته بندی می شود. یک علامت کلیدیِ افسردگی، اپیزودهای افسردگی عمده است. وقتی رخ می دهد، نشانه های افسردگی ممکن است آن اندازه شدید باشد که عملکرد روزمره را محدود کند. برخی علائم اولیه دیگرِ افسردگی عبارتند از:
احساسات غمگینی شدید
زیاد خوابیدن
خستگی یا احساسات ناامیدی یا گناه
کند شدن فرایند تفکر
افکار مرگ یا خودکشی
شناسایی برخی انواع افسردگی آسانتر است. مثلاً افسردگی ناشی از یک حادثه معینی ممکن است برای شناسایی آسان باشد. افسردگی پس از وضع حمل، که بعد از تولد نوزاد رخ می دهد، یا اختلال عاطفی فصلی، نشانه های افسردگی را شامل می شودکه علل مجزایی دارند.
افرادی که اساساً اضطراب را تجربه می کنند، ممکن است تشخیص داده شوند که یکی از انواع وضعیتهای افسرده کننده را دارند. در این موارد، شرایط به عنوان همآیند ، یا همبودی دیده می شود.
افسردگی همچنین ممکن است محتمل تر ایجاد شود اگر:
در خانواده تان افسردگی جاری باشد
اخیراً یک از دست دادنِ جراحتی را تجربه کردید
اگر شخصی دارای اضطراب، تشخیص داده شود، آنها ممکن است هنوز علائم افسردگی نشان دهند. افراد دارای اضطراب ممکن است خیلی از انرژیشان را صرف نگرانی کنند. این افکار می تواند انرژی کمی برای انجام وظایف روزانه یا عادات باقی بگذارد. وقتی که اضطراب موجب درهم شکستن یا فرسودگی روانی شود، ممکن است شبیه افسردگی به نظر آید.
این تجربه ی نوسانیِ پیش و پس رفتن بین اضطراب و افسردگی می تواند یک نوسان ناامیدکننده باشد. ممکن است احساس کنید مانند چرخه منفی، که تعادل در آن مورد نیاز است ولی دستیابی به آن سخت است.
آیا هر دویِ اضطراب و افسردگی را دارم؟
می تواند دشوار باشد بگوییم شما هر دویِ اضطراب و افسردگی را دارید یا نشانه های یکی را. در یک مطالعه، ۷۲% از افراد دارای اضطراب تعمیم یافته، تاریخچه ی افسردگی داشتند. در حالیکه ۴۸% افراد دارای افسردگی تاریخچه اضطراب داشتند. اما پزوهش نشان می دهد همبودی اضطراب و افسردگی ممکن است متداول تر باشد از آنچه تصور می شود.
مطالعه همچنین اشاره می کند که همبودی می تواند فزاینده باشد. این بدان معناست که شخص ممکن است اضطراب و افسردگی را در مراحل گوناگون زندگی تجربه کند. برخی متخصصان اشاره می کنند که اضطراب در سنین پایین احتمال تجربه افسردگی در آینده را افزایش می دهد. ولی افسردگی هم می تواند مقدم بر اضطراب، باشد.
وقتی که شما درباره نشانه هایتان گیج می شوید
پرسشها یا نگرانی ها درباره افسردگی و اضطراب بایستی به طرف یک متخصص سلامت روانِ مورد اعتماد هدایت شود. درمانگران اغلب برای شناسایی علل ریشه ای موضوعات، تربیت می شوند. بحث درباره نشانه هایتان در درمان، ممکن است کمک کند منبع موضوعی که شما را برای خواستن کمک به فعالیت واداشته است، کشف کنید. همین که شما و درمانگر موضوع را شناسایی کردید، می توانید یاد بگیرید که چگونه بر آن غلبه کنید یا اداره اش نمایید.
صحبت درمانی در شناسایی علل نشانه های معین مفید است. یک درمانگر تعلیم یافته می تواند کمک کند تا از گیر نشانه ها درآیید و آنچه که باعث نشانه ها شده است را ببنید. اینکه آیا شما اضطراب، افسردگی یا هر دو را تجربه می کنید، درمانگرتان می تواند کمک کند تا یک برنامه ایجاد کنید تا این شرایط را در دراز مدت، درست نمایید. ممکن است جلسات درمانی بیشتر ، یک گروه حمایتی، آموزش روانی، یا دارو و درمان با یک روانپزشک در اتصالِ با درمان، مورد هدف باشد.
بدون توجه به اینکه چه گامهایی را برمی دارید، مهم است به خاطر داشته باشید که افراد بطور متفاوتی افسردگی و اضطراب را تجربه می کنند. دانستن هر علتی از موضوع سلامت روان، برای درمان همیشه ضروری نیست. اما طبقه بندی کردن یا شناسایی یک موضوع، بخصوص مشکل اساسی، ممکن است به کاهش احساسات نگرانی یا عدم اطمینان در برخی افراد کمک کند. به خاطر داشته باشید که شما هرگز تنها نیستید. هر کمک و راهنمایی برای بهبود سلامتی روان تان ممکن است فقط یک پرسش باشد از یک درمانگر مورد اعتماد در جای دیگر.
منبع: سایت گودتراپی
مترجم: زهرا داداش